
مدیر سایت
متاسفانه در کشور ما کمتر به ایمنی کارگاه توجه می شود. هر شخصی که وارد محدوده کارگاه می شود موظف است تا وسائل ایمنی همراه داشته باشد
(وسائل ایمنی : PPE یا personal protective equipment)
شامل تجهیزات زیر می باشد:
۱-کمر بند ایمنی(Safety belt)
۲-کفش ایمنی(Safety shoe)
۳-عینک ایمنی(Safety glasses)
۴-کلاه ایمنی(Helmet)
۵-دستکش(Glove)
۶-ماسک تنفس(Mask)
۷-Body harness(در صورت کار بر روی اسکلت فلزی)
صداهای ناهنجار در کارگاه :
در کارگاهها گاهی اتفاق می افتد که در اثر امتحان کردن ماشین آلات یا تست لوله ها صداهای ناهنجاری به صورت مقطعی یا ممتد تولید شود.در صورت وجود چنین شرایطی باید موارد زیر را رعایت نمود:
۱-زمان انجام عملیات باید به اطلاع همه افرادی که در کارگاه رفت و آمد دارند برسد(معمولا در بخش اداری تابلوهایی وجود دارد که بر روی این تابلوها اطلاعات مربوطه درج می گردد)
۲-در کارگاه محیطی که در آن صدا تولید میشود باید از دیگر قسمتها جدا سازی شود (معمولا با نوارهای هشدار )
۳-علائم و تابلوهای ایمنی در محل نصب گردد
۴-افرادی که در محل رفت و آمد می کنند باید از گوشیهای مخصوص صدا گیر استفاده کنند
۵-بر روی کاغذ در محیطهای مربوطه باید ساعات و روزهای انجام عملیات درج گردد.
سیگار در کارگاه :
در بسیاری از کارگاه هایی که در آن با مواد نفتی٬ رنگ٬ و کلا با مواد اشتعال زا سروکار دارند و یا کارگاه هایی که در آن از تجهیزات گران قیمت نگهداری می شود ویا این تجهیزات در حال نصب هستند محدودیت هایی برای کشیدن سیگار قائل هستند. معمولا در این کارگاه ها قسمت ویژه ای را برای سیگاری ها در نظر می گیرند(Smoking zone) که خارج از آن محدوده کشیدن سیگار ممنوع می باشد. این گونه محلها باید دارای شرایط زیر باشد:
۱-در قسمت فوقانی محل(بالای سر) نباید هیچگونه فعالیت کاری وجود داشته باشد
۲-این محدوده باید با پانل یا داربست از اطراف جدا گردد
۳- علائم هشدار دهنده باید در محل نصب شده باشد
۴-تابلوی محل سیگار کشیدن باید در محل نصب شده باشد.
۵-در صورت نزدیکی به دیگر قسمت های کارگاه باید کپسول آتش نشانی در محل قرار داده شود
۶-سینی مخصوص خاموش کردن سیگار باید در محل تعبیه گردد(Ash tray)
۷-سطل پر از ماسه باید در محل قرار داده شود
روکش ضد حریق(Fire blanket) :
نکته ای کوتاه اما مهم در مورد ایمنی
به خاطر داشته باشید که جوشکاری یا هوابرش بر روی مواد قابل احتراق من جمله قالب چوبی ٬ رنگ تازه و ... مجاز نمی باشد جرقه های حاصله از جوشکاری و ... بسیار خطرناک می باشد. برای جلوگیری از خطر باید از پارچه های ضد حریق استفاده نمود (fire blankets) کافیست تا این پارچه در محدوده زیر دست جوشکاری یا هوابرش پهن شود. به عکسهای زیر توجه کنید:
ابزارهاي جداكننده ساختمان از زمين
باگسترش روش جداسازى ساختمان از زمين براى محافظت آن در مقابل حركات ناشى از زمين لرزه در سالهاى اخير سيستمهاى گوناگونى طراحى و ساخته شده است . در اين گزارش انواع سيستمهاى موجود بطور خلاصه مورد بررسى قرار مىگيرد. براى كسب اطلاعات بيشتر و نيز آشناى با اصول كار اين سيستمها خوانندگان میتوانند به منبع اين مقاله مراجعه كنند .
1- عناصر سيستم جداساز
هر شيوه جداسازى ساختمان بايد بتواند اهداف زير را تأمين كند:
توانايى در ايجاد انعطاف پذيرى مناسب براى سازه
كاهش تغيير مكان كف به منظور افت خرابيهاى سازه اى و غيرسازه اى
كاهش فركانس ارتعاشي سازه
كاهش نيروهاى طراحى زلزله
به اين منظور سه عنصر اساسى زير در سيستم مورد نظر قرار میگيرد:
1-يك تكيه گاه انعطاف پذير براى افزايش زمان تناوب سازه و در نتيجه كاهش نيروها
2-يك مستهلك كننده يا جاذب انژرى براى كنترل تغيير مكان نسبى سازه و زمين در حد طراحى عملى
3-يك سيستم ايجاد كننده صلبيت در برابر بارهاى كم اثر نظير باد يا زلزله هاى كوچك
2-سيستمهاى جداسازى
يكى از سيستمهاى ساده و معمول جداكننده تكيه گاههاى لاستيكى است .كاربرد لاستيك براى مهار ارتعاش عمودى بسيار زودتر ازكاربرد آن به صورت جداكننده نيروهاى افقى انجام يافت . امروزه با مسلح كردن لاستيك به ورقه هاى فولادى سختى قايم آن را افزايش مىدهند در حاليكه انعطاف پذيرى آن در امتداد افقى حفظ مىشود. نمونه اى از اين سيستم در شكل 1 نشان داده شده است . مدل رياضى اين سيستم با عملكرد موازى فنر و ميراكننده قابل بيان است .
استفاده از لاستيك براى ساختمانهاى سخت نظير ساختمانهاى اجرى يا بتن غير مسلح كه حداكثر 7 طبقه باشند , بخاطر نداشتن فشار برخاستى (Uplift) مناسب است . گاهي اين سيستم را با يك سيلندر سربي مركزي همراه مىكنند. هسته سربي افزايش قابل توجهى در استهلاك ايجاد مىكند , بطوريكه استهلاك بحرانى لاستيك از حدود 3 درصد به 10 تا 12 درصد مىرسد . ضمن اينكه مقاومت در برابر نيروهاىكوچك , نظير باد افزايش مىيابد .
امروزه لاستيكهاى اين جداسازها , از لاستيك طبيعىكاملاً متراكم با خواص مكانيكى مطلوب , جهت چنين سيستمى ساخته مىشود . براي كرنشهاىكم سختى برشى اين لاستيكها زياد است , اما با نسبتى در حدود 4 به 5 با افزايش كرنش كاهش مىيابد, تا اينكه دركرنش برشى 50 درصد به حداقل خود برسد. براىكرنشهاى بزرگتر از 100 درصد سختى مجددا شروع به افزايش مىكند. پس در بارهاىكوچك ناشى از باد يا زلزله خفيف , سيستم داراى سختى بالا و زمان تناوب كوتاه است ولى با افزايش شدت بار , سختي افت مىكند. براى بارهاى خيلى زياد نظير زلزله نيز طراحى سازه به گونه اى است كه افزايش مجدد سختى , در جهت افزايش ايمنى در برابر شكست , عمل مىكند. تغيير ميراى سيستم نيز به همين شيوه اما با تغييرات كمتر مىباشد , بطوريكه از يك مقدار اوليه در حدود 20 درصد تا حداقل 10 درصد كاهش مىيابد و سپس مجددا زياد ميشود. در طراحى سيستم , مقدار سختى و ميراى حداقل فرض مىشود و طيف خطى در نظر گرفته ميشود. سختى بالاى اوليه فقط براى بارهاى طراحى باد , و سختى دركرنش زياد , فقط براي ايمنى در برابر شكست مورد نظرند .
عوامل گوناگون ديگرى از جمله خزش كم و حفظ خواص در درجه حرارتهاى پايين نيز در طرح اين لاستيكها مورد نظر است . خزش زياد منجر به تنش وكرنش موضعى بالا در لاستيك مىشود و در يك وضعيت بحراني مىتواند موجب انحراف ساختمان گردد. از طرف ديگر در حرارتها و فركانسهاى بالاتر از معمول , حساسيت خواص به حرارت و سرعت بار باعث تغيير سختى و استهلاك مىشود. يك فرم ساده ديگر از سيستمهاى جداكننده سيستم اصطكاكى است . اين سيستم در حالت ساده با يك عنصر اصطكاكى مدل مىشود (شكل 2). با وجود كارهاى تحليل نظرى فراوانى كه بر روى اين سيستم انجام شده است , ازمايشهاى عملى براى ان بويژه در مقياش بزرگ و با استفاده از ميز لرزان بسيار كم انجام گرفته است . اين سيستم براى خانه سازى ارزان قيمت بسيار مناسب است زيرا نياز به تكنولوژي پيشرفته يا مهارت ويژه براى يك ساختمان معمولى ندارد. به همين دليل براى مثال در چين انتخاب شده است . ايجاد اين سيستم نياز به تأمين يك لايه جداساز در زير كف سازه دارد. اين لايه در چين با استفاده از ماسه تجربه شده است . ساختمانهاى آجرى يا بلوكهاى سيمانىكه نسبتاً سخت و سنگين است و مستعد خرابى در اثر زمين لرزه مىباشد مىتواند با حضور اين لايه لغزنده عملكرد خوبى داشته باشد .
استفاده از عنصر اصطكاك كه يك عامل خوب استهلاك انرژى است باعث شده است تا در سيستهاى لاستيكى نيز تحولى ايجاد شود يك شيوه تحول يافته جايگزين كردن لايه هاى لاستيك با لايه هاى با روكش تفلون است كه مىتواند در تماس اصطكاكى با هم قرار گيرد . در وسط نيز يك سيلندر مركزى لاستيكى قرار داده مىشود . بنابراين , مدل رياضى اين سيستم از تركيب موازى عناصر اصطكاكى , با فنر و ميراكننده بدست مىايد (شكل3)
مشابه اين سيستم توسط Electricite de France طراحى شده است . به اين ترتيب كه بدنه جداكننده از ورقه هاى نئوپرن مسلح شده با فولاد , ساخته مىشود و در يك ورقه الياژ سرب – برنز , قرار داده مىشود . اين صفحه با يك ورقه فولادىكه در سازه , تعبيه مىشود تماس اصطكاكى ايجاد مىكند . بنابراين سيستمهاى اصطكاكى و الاستيك بطور سرى با هم تركيب مىشوند. فلسفه طراحى چنين سيستمى اينست كه در زلزله هاى ضعيف انعطاف پذيرى جانبى ورقه هاى نئوپرن وارد عمل شود. اما در يك زلزله شديد عملكرد اصطكاكى ورقه بالاى جداكننده , با محدودكردن نيروى منتقل شده , سازه را حفظ نمايد. ( شكل 4 )
در نوع ديگر تكيه گاههاى الاستيك كه در نيوزلند بكار رفته است هسته سربي براى ميراكردن انرژى مطرح مىشود. اين سيستم از تكيه گاه لاستيكى لايه لايه با يك سيلندر مركزى تشكيل شده است و انعطاف پذيرى جانبى آن توسط لاستيك تأمين مىشود. در مدل رياضى چنين سيستمى يك عنصر هيسترتيك با فنر و ميراكننده بطور موازى عمل مىكند. (شكل 5)
يكى ديگر از سيستمهاى پشتيبانى شده اخير تركيب جديدى از عملكردهاى اصطكاكى و الاستيك است . در اين سيستم ورقه هاى باروكش تفلون جايگزين ورقه هاى نئوپرن سيستم Electricite de France مىگردد. به اين ترتيب مىتوان گفت كه يك عنصر اصطكاكى در تركيب سرى با عناصر سيستم لايه هاى روكش تفلون قرار مىگيرد. حضور دو عنصر اصطكاكى در اين سيستم غالباً عملكرد بهترى نسبت به سيستمهاى قبلى نشان داده است . (شكل 6)
سيستمهاى مشابه ديگرى نيز بر پايه مسيستهاى بالا طراحى شده است ولى اغلب انها رفتار جديدى ارائه نمي كند و با مدلهاى بيان شده قابل تعريف است . براى مثال به منظور جداكردن تجهيزات داخلى ساختمان از يك سيستم فنر مارپيچ و يك ميراكننده ويسكوز استفاده مىشود كه در واقع همان عملكرد تكيه گاه الاستيك را دارد. همچنين از انجا كه در سيستمهاى اصطكاكى , نيروى برگرداننده به حالت اوليه پس از يك زلزله , وجود ندارد سيستمهاى اصطكاكى اونگى طراحى شده است كه در انها با استفاده از يك نيمكره اين نيروى جانب مركز تأمين میشود.(شكل 7)
فريبرز محمدي تهراني سمينار كارشناسي ارشد
iransoal.com
آب بندها ( Water Stop )
برای آب بندی یک سازه بتنی باید 2 کار اساسی صورت بگیرد:
1-آب بندی خود بتن توسط بتن مناسب
2-آب بندی درزهای بتن توسط واتراستاپ و باید هر دو صورت برقرار باشد.
اصول آب بندی بتن:
اصلاح منحنی دانه بندی و کنترل میزان فیلر بتن یعنی FILLER بیشتری نسبت به سایر مواد داشته باشد و تغییرنسبت مصالح درشت به ریز(در بتن های معمولی شن بیشتر است ولی در اینجا نسبتها برابر باید باشد.
در قسمتهای بعدی نسبت آب به سیمان حداقل است،از دیگر عوامل موثر ویبره ی مناسب است و برای افزایش ضریب اطمینان لزوما همه بتن ها نیاز به افزودنی ندارند البته اگرخوب اجرا شود.
اصول آب بندی درزها:
1- واتر استاپ
2- درزگیر که به عنوان مکمل استفاده می شود نه به عنوان جایگزین.
واتراستاپ ها برای آب بندی درزهای اجرایی و درزهای انبساط در سازه های بتنی آبی استفاده می شوند. اهمیت واتر استاپ ها را در سازه های آبی می توان به مانند بادبند ها در سازه ها عنوان نمود.WATER STOP طول مسیر جریان و حرکت آب را طولانی می کند تا آب نتواند نشت کند. ضخامت بتن بر اساس میزان نفوذ پذیری از آن جهت اهمیت دارد که اگر ضخامتش بیشتر از میزان نفوذ پذیری آب باشد تا آب از آن عبور نکند. یکی از نکات در طراحی عرض واتر استاپ این موضوع است که عمق نفوذ بیشتر از یک دور رفت و برگشت باشد.
انواع درزها:
1- درزهای ثابت:در این درزها آرماتور قطع نمی شود.
الف)درزهای اجرایی(مثل قطع بتن ریزی و عدم پیوستگی)در این درزها آرماتور قطع نمی شود.
ب) ترک
2- درزهای حرکتی:
الف) انبساط حرارتی
ب) انقباض
ج) فرعی ترکیبی
بنا به نوع درزها 2 نوع واتر استاپ داریم که شامل تخت که در وسطش حفره نمی باشد. همه واتر استاپ ها آج دارند که باعث چسبندگی و افزایش طول مسیر آب می باشند و نوع آنها با توجه به نوع درز تعیین می شوند. در واتر استاپ هایی که وسطشان حفره دارند،حفره دقیقا وسط درز حرارتی انبساطی می افتد که باعث جلوگیری از بازی کردن درز میشود.
انواع واتر استاپ ها از لحاظ محل قرار گیری در مقاطع بتنی به صورت زیر تقسیم می شوند:
الف)واتر استاپ های میانی
ب) واتر استاپ های کفی(کف استخر)
ج) واتر استاپ های روکارنکته: در درزهای انبساطی واتر استاپ ها مستقیما با آب در تماس هستند ولی در درزهای اجرائی اینگونه نیست.
عوامل موثر در تعیین اشکال و ابعاد واتر استاپ ها:
الف)نوع و اندازه درز
ب) محل قرار گیری واتر استاپ ها در مقطع بتنی
ج) ضخامت قطعه بتنی که واتر استاپ ها در آن قرار دارند
د) فشار هیدرواستاتیک درون سازه
نکته: دو گوه انتهایی واتر استاپ ها نقش بسیار مهمی در جلوگیری از عبور آب دارد،چون گوه های وسطی که در کشش قرار می گیرند تخت می شوند ولی انتها هیچ تغییری نمی کند.
نکته: واتر استاپ به هیچ وجه خم یا سوراخ نمی شود. این واتر استاپ ها را باید از بالا و پایین کاملا مهار شود. ساده ترین راه overlap است. هرچقدر که overlap زیاد باشد به خاطر آج ها دو سر کاملا بر هم منطبق نمی شوند. بهترین راه overlap توسط جوش لب به لب توسط دستگاه مخصوص هویه برقی می باشد که به این صورت است که دو سر واتر استاپ را ذوب می کنند و به هم می چسبانند.
نکته: دقت شود که واتر استاپ باید ذوب شود نه اینکه بسوزد.
نکته: در هنگام ذوب باید دقت شود که در این هنگام گاز سمی متصاعد می شود که در این صورت باید در فضای باز و از ماسک استفاده شود.
مراحل کار: هنگام ذوب کردن هر دو لبه به طور همزمان توسط المانی که وسطش می گذاریم و با گرما ذوبش می کنیم.واتر استاپ در محل عمود بر درز در کشش است و ما در مورد مقاومت کششی این محل اتصال نداریم.
آزمایش کنترل کیفیت واتر استاپ: دو قطعه I شکل از واتر استاپ در هر دو جهت آنها بریده می شود و مورد بررسی قرار می گیرد.
نکته: افزایش طول در زمان بریدگی و مقاومتش مهم است. در سالهای گذشته ار واتر استاپ های مسی استفاده می شد که راحت پاره می شدند و در جوش دادن آنها به مشکل بر می خوردند و در ضمن گران بودند و استفاده از آنها مرغون به صرفه نبود.از تنها مشکلات استفاده از واتر استاپ های P.V.C ،عدم مقاومت در مقابل اشعه ماوراء بنفش است که محصول را خشک و شکننده می کند.
از ویژگی های واتر استاپ های مرغوب می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- دارای رنگ روشن باشد (چون رنگ تیره از جنس مواد کهنه می باشد)،
2- سطح آنها حتما آجدار باشد
3- زیر تابش مستقیم نور خورشید قرار نگیرد،
4- به هیچ وجه سطح آن چرب نباشد.
آب بندهای پی وی سی (pvc water stop) :
در هنگام بتن ریزی گاهی نیاز است تا از آب بند بودن درزهای اجرایی اطمینان حاصل شود چرا که درزهای اجرایی از نقاط ضعف بتن در برابر نفوذ آب محسوب می شوند.این مطلب در مخازن بتنی که پایین تر از سطح زمین قرار دارند و یا منهولهای الکتریکی از اهمیت بیشتری برخوردار است. در عکسهای زیر می توانید اجرای واتراستاپ را در یک مخزن زیرزمینی و منهول مشاهده نمائید .
این ماده ضد آب، با جذب آب موجود در اطراف بتون توسط دانه های تشکیل دهنده خود ، مانع از خرابیهای بتن در هنگام بارندگی یا در مناطق مرطوب میشود
کامپوزیتهای FRP
استفاده از کامپوزيت هايFRP به طور گسترده اي به جاي پوشش نمودن به وسيله فولاد مورد کاربرد
قرار گرفته است.
در مقايسه با استفاده از تنگ ها و مارپيچ فولادي .تکنيک محصور سازي با استفاده از
FRP قابليت اين را دارد که محصور شدگي را به صورت پيوسته براي تمام مقطع عرضي ستون تامين کنند.
همچنين اين موارد داراي خواص ذاتي مطلوبي ( نسبت زياد مقاومت به وزن و مقاومت بالا در برابر خوردگي
و خنثي بودن الکترو مغناطيسي)هستند.به گونه اي که مي توان در مقاوم سازي يا بازسازي اعضاي بتني
به طور موفقيت اميزي از آنها بهره گرفت.
رفتار FRP را نمي توان مانند پوشش فولاد (خاموت) در نظر گرفت.زيرا فولاد يک ماده الاستوپلاستيک
است در حالي که الياف FRPکاملا الاستيک مي باشد.
بر طبق گزارش اداره فدرال بزرگراه هاي آمريکا هنگام بررسي پلها از نظر سازه اي به دليل پوشش
کم بتن ، طراحي ضيعف ، عدم مهارت کافي هنگام اجرا وسايرعوامل همانند شرايط آب و هوايي
سبب ايجاد ترک در بتن و خوردگي آرماتور هاي فولادي شده است .
پس از سالها مطالعه بر روي خوردگي ،FRP به عنوان يک جايگزين خوب آرماتورهاي فولادي در بتن
پيشنهاد شده اند.
از اين مواد به جاي آرماتور هاي فولادي يا کابلهاي پيش تنيده در سازه هاي بتني پيش تنيده و يا
غير پيش تنيده استفاده مي شود. مواد FRP موادي غير فلزي و مقاوم در برابر خوردگي است که
در کنارخواص مهم ديگري همانند مقاومت کششي زياد آنها را براي استفاده بعنوان آرماتور
مناسب مي کند.
از آنجايي که FRP ها مصالحي ناهمسانگرد هستند نوع و مقدار فيبرورزين مورد استفاده ، سازگاري
فيبر و کنترل کيفيت لازم هنگام ساخت آن نقش اصلي را در بهبود خواص مکانيکي آن دارد .
FRP )Fiber Reinforcement polymer ) چيست؟
FRP نوعي ماده کامپوزيت متشکل از دو بخش فيبر يا الياف تقويتي است که به وسيله يک ماتريس
رزين از جنس پليمر احاطه شده است که به دو شکل ورق هاي FRPو ميلگردهاي FRPوجود دارد و
به روش پالتروژن ساخته ميشوند.
در اين روش دستهاي از الياف پس از آغشته شدن با رزين پس از عبور از يك قالب در كنار هم
قرار گرفته و يك پروفيل داراي مقطع ثابت را به وجود ميآورند.
از عمده ترين مزاياي روش پالتروژن چندمنظوره بودن آن و كاربردهاي گوناگون آن در صنايع
مختلف است.به عبارتي صرفاً با تغيير قالب دستگاه ميتوان علاوه بر محصولاتي كه در صنعت
ساختمان كاربرد دارد،
همانند انواع آرماتورها، محصولات گوناگون ديگري در حوزه هاي مختلف از جمله تسمه هاي
ماشين نساجي، ريلها، محافظ اتوبانها، چارچوب پنجره ها و درها، تيرهاي با مقطع I شكل،
نبشي ها وغيره توليد نمود. عمر محصولات پالتروژني بسيار بالاست و سرعت توليد يك محصول
پالتروژني نيز نسبتاً زياد است.
از نظر قيمت نيز با وجود اينكه يك تير پالتروژني قيمت ظاهري بيشتري نسبت به نمونة مشابه
آهني دارد ليكن مقاومت خوب آن در مصارف خاص ضدخوردگي و زلزله و عمر بالاي آن ميتواند
توجيه گر قيمت اولية بالاي آن باشد.
در مصارف عمومي مانند ساخت سازه ها اگر نياز به مقاومت در برابر خوردگي و زلزله وجود
داشته باشد، استفاده از تيرهاي پالتروژني ميتواند توجيه اقتصادي نيز داشته باشد .
نقش اصلي ماتريس عبارت است از :
1- انتقال برش از فيبر تقويتي به ماده مجاور
2- محافظت از فيبر در شرايط محيطي
3- جلوگيري از خسارات مکانيکي وارد بر الياف
4- کنترل کمانش موضعي الياف تحت فشار
به طورکليFRP ها بر اساس فيبر تشکيل دهنده ي آنها به چند دسته زير تقسيم مي شوند .
CFRP -1 با اليافي از جنس کربن
GFRP -2 با اليافي از جنس شيشه
AFRP -3 با اليافي از جنس آراميد
مزاياي استفاده از FRP :
1- وزن کم (چگالي آن در حدود 20% فولاد است ).
2- مقاومت در برابرخورندگي
3- نفوذناپذيري مغناطيسي
4- امکان تقويت به صورت خارجي
5- حمل و نقل آسان وسرعت اجراي بالابه دليل وزن کم
لذا به دليل مزاياي بالا به عنوان يک جايگزين مناسب براي آرماتورهاي فولادي در سازه هاي
دريايي ، سازه پارکينگ ها ، عرشه هاي پل ها، ساخت بزرگراه هايي که بطور زيادي تحت
تاثير عوامل محيطي هستند و در نهايت سازه هايي که در برابر خوردگي و ميدانهاي مغناطيسي
حساسيت زيادي دارند پيشنهاد مي کند .
روشهاي ارائه شده براي بررسي تقويت برشي تير بتنآرمه با ورقه FRP :
1. روش مدلهاي چسبندگي
2. روش تشابه خرپايي يا Strut & Tie
3. روش تئوري ميدان فشاري و اصطکاک برشي
چرا به جاي ميلگرد هاي فلزي از FRP استفاده کنيم؟
دليل عمدة استفادة از ميلگردهاي FRP در داخل بتن، جلوگيري از پديدة خوردگي و افزايش
ميرايي ارتعاشات ايجاد شده در سازه در برابر ارتعاش ميباشد.
هر چند كه استفاده از ميلگردهاي FRP به جاي نمونه هاي فلزي سبب كاهش وزن بنا
نيز خواهد شد، اما در استفاده از اين ميلگردها، مساله كاهش وزن اهميت ناچيزي
نسبت به دو مورد بيان شده دارد.
دليل بالا بودن ضريب ميرايي كامپوزيتها، خواص غيركشسان آنهاست كه انرژي جذب شده
را ميرا ميكنند. در حالي كه مواد فلزي حالت كشسان داشته و انرژي جذب شده را ميرا
نمي نمايند. بنابراين مواد كامپوزيتي در برابر ارتعاشات زلزله عملكرد بهتري خواهند داشت و
بهترين گزينه جهت مقاومت سازه در برابر لرزهها خواهند بود.
بكارگيري ميلگردهاي FRP به جاي فلزي، بهطور قابل ملاحظه اي از زيانهاي ناشي از بروزخوردگي
جلوگيري ميكند. ظهور تخريب ناشي از پديدة خوردگي در بتن مسلح شده با ميلگرد فلزي
بدين گونه است كه نخست ميله هاي فلزي داخل بتن دچار زنگ زدگي شده و اكسيد
ميشوند.سپس اين اكسيدها به سمت سطح بيروني بتن شروع به مهاجرت كرده و با انتشار در
داخل بتن باعث از بين رفتن آن ميشوند.بدين ترتيب با خورده شدن دو جزء فلزي و بتني سازه،
زمينة تخريب كامل سازة بتني فراهمميگردد.
روشهاي سنتي گذشته مانند چسباندن صفحات فلزي بر روي سازه يا اضافه كردن ضخامت بتن
جهت مقابله با پديدة خوردگي ضمن آنكه مشكل خوردگي فلز را مرتفع نخواهد نمود، سبب
افزايش وزن سازه و آسيب پذيرترشدن آن در برابر زلزله نيز خواهد شد.
جهت جلوگيري از اين امر ميتوان با تقويت سطح خارجي سازة بتني توسط مواد
مركب و استفاده از ميلگردهاي FRP در داخل بتن، هم مشكل خوردگي فلز داخل سازه را حل
نمود و هم جلوي مختل شدن كارايي سازه در صورت ورده شدن بتن را گرفت كه اين بهترين
روش مقابله باپديدة خوردگي در يك سازه بتني ميباشد .
در آمريكا وظهور آن در صنعت ساختمان :
به صورت يك جسم شيشه اي جامد براي ساختن چوب FRP بعد از جنگ جهاني دوم ابتدا
ازدر ساخت تجهيزاتFRP ماهيگيري وگلف، پايك پرچم و چوب اسكي استفاده مي شد به
تدريج از الكتريكي به دليل مقاومت آششي وفشاري بالا وقابليت نارسايي (هادي نبودن)
الكتريكي بالا مورد استفاده قرار گرفت وامروزه کاربردهاي مختلف آن درتوليدات خانگي چون نردبان
کانلهاي تهويه و ريلها کاربردهاي وسيعي در زمينه هاي FRP به وضوح قابل ملاحظه است:
خودروسازي ، الكترونيك ، پزشكي ، هوا فضا ، ساختمان سازي و . . . دارد .
از اوايل دهه ١٩٦٠ با گسترش احداث سازه هاي فراساحل وپلهاي بزرگ که در معرض آب
دريا که محيط خورنده اي است قرار دارند , محققان در صدد رفع بزرگترين عيب ورقه هاي
تقويتي فلزي که همان خوردگي وزنگ زدن فولاد است , برآمدند. آنها براي حل اين مشكل
استفاده ازورقه هاي گالوانيزه آلياژ فولاد + روي را توصيه آردند ولي اين آلياژ در يك محيط اسيدي
واکنش شيميايي داده وپيوند بين فولاد وروي گسسته مي شود, شرکتهاي مختلف
براي حل اين معضل پيشنهادات گوناگوني دادند .
1. استفاده از اسپري الكترو استاتيک
2. چسبهاي ترکيبي پودر شده
3. آغشته کردن فولاد به روغن چون لوله هاي گاز و . . .
تا اين که اداره فدرال بزرگراه هاي ايالت متحده, استفاده از فولاد اپوآسي را توصيه وتوليد وبه بازارعرضه کرد .
در ایران:
كشور ما نياز بسيار گستردهاي به استفاده از كامپوزيتها در قالب آرماتورهاي كامپوزيتي دارد.
هم اكنون بسياري از سازههاي بنا شده در محيطهاي خورندة مناطق مختلف كشورهمچون
پلهاي درياچة اروميه و يا ساختمانهاي جنوب كشور دچار معضل خوردگي هستند كه استفاده
از كامپوزيتها ميتواند پاسخگوي مشكل اين قبيل سازهها باشد .
متأسفانه در كشور ما به دليل عدم شناخت اين تكنولوژي، تقريباً هيچگونه حركت قابل توجهي به
سمت بهرهگيري و انتقال آن صورت نپذيرفته است. در گوشه و كنار تلاشهايي از سوي
بعضي از كارخانجات و صنايع علاقهمند جهت ساخت دستگاه پالتروژن در كشور انجام گرفته
است، اما هنوز تا رسيدن به يك محصول قابل قبول از نظر خواص مناسب و ساختار مكانيكي
همگن فاصلة زيادي وجود دارد.
اين دستگاه ساختار بسيار پيچيدهاي ندارد و ميتوان در صورت نياز از طريق ارتباط با كشورهاي
خارجي اقدام به انتقال تكنولوژي آن به كشور نمود. نوع غربي آن حدود 350 تا 400 هزار دلار
قيمت دارد و نوع روسي و چيني آن با قيمت ارزانتر، تقريباً با نصف اين هزينه قابل تهيه ميباشند.
عدم توجه به اين تكنولوژي ميتواند موجب عقب افتادگي صنايع كشور در بهرهگيري از عرصة
گستردة كامپوزيتها گردد .
بر گرفته از وباگ خانه عمران جوان
معرفی آسانسورهای هیدرولیک آبی روغنی
معرفی آسانسورهای هیدرولیک آبی روغنی بدون موتورخانه و خود ایستای آرژانتینی :
آسانسورهای هیدرولیک کیورینال با گیربکس مستقیم با تجهیزات خود ایستا و طراحی کامل از جنس آلومینیوم و پلی کربنات میباشد.
آسانسورهای هیدرولیک کیورینال با گیربکس مستقیم با تجهیزات خود ایستا و طراحی کامل از جنس آلومینیوم و پلی کربنات میباشد. بدنهٔ اصلی آن فلزی است که با تجهیزات روی ستون اصلی هیدرولیک از یک طرف به سیلندر و از طرف دیگر به سه ستون دیگر یا دو ستون و یک ستون هیدرولیک وصل میشود همچنین دو فلکهٔ فلزی شیاردار به ستونها متصل است که در انواع بزرگ قابل نصب میباشد و اینها همه به وسیلهٔ اسکلت طراحی شده و خود پروفیلهای اسکلت به آن متصل شدهاند و فلکههای نگهدارنده نیز در قسمت بالای بدنه اصلی نصب شدهاند. پروفیل هیدرولیکی از دو چاله تشکیل شده که یکی از آنها پیستون طراحی شده که از همان ستون سیلندر به پمپ روی کابین متصل میشود. پاور (موتور) این آسانسور ۱۰ برابر کوچکتر از پمپهای معمولی است. در قسمت جلوئی یک پوشش جوش داده شده و در قسمت بالا هدایتکنندهای وجود دارد که توسط اورینگ از نشت مایع متحرک جلوگیری میکند.
این آسانسورها تماماً بهصورت استوانه طراحی گردیده، درهای آن بهصورت نیمدایره بوده و کابین کاملاً گرد میباشد و به خاطر خود ایستا بودن در آن بهجای شیشه از پلیکربنات کاملاً شفاف استفاده شده است که در صورت درخواست مشتری میتوان با مبلغ کمی اضافهتر از پلیکربنات رنگی نیز استفاده کرد.
● ”چگونگی عملکرد آسانسور“
در پروفیل پیستون هیدرولیکی داخل قسمت جلوئی که به پمپ متصل شده حرکت میکند در قسمت بالائی سه مخزن وجود دارد که به وسیله هدایتکنندهئی که در قسمت بالائی ستون هیدرولیکی است، به قسمت بالائی ستون هیدرولیکی وصل میشود. این سه مخزن و فلکهٔ هرزهگرد به قسمت بالائی کابین متصل میشوند.
بهمنظور حرکت کابین به جهت بالا پمپ به پیستون متصل شده حرکت آن به سمت بالا را موجب میشود در نتیجه مخزن بعد از گذشتن از فلکه هرزهگرد کابین را به طرف بالا میکشد.
بهمنظور به حرکت در آوردن کابین به سمت بالا آسانسورهای کیورینال مجهز به فلکهٔ الکتریکی برای مایع متحرکاند که اجازهٔ ورود مایع به پیستون برای حرکت در قسمت جلوئی و برگشت کانال از پروفیل هیدرولیکی را میدهد.
آسانسورهای هیدرولیکی کیورینال با گیربکس مستقیم، عملکردی معمولیتر از هر نوع آسانسور دیگر دارد. ایستادن در هر طبقه، ایستادن اضطراری کابین و آژیر پر صدا از ویژگیهای آن میباشد. پاراشوت یا چتر نجات امنیتی وسیلهئی است که در صورت قطع شدن ارتباط مخزن یا فشار روغن عمل میکند بنابراین اگر کابین در حال سقوط باشد پاراشوت سریعاً با حالت فنری به محورها فشار آورده و موجب توقف آرام کابین میشود.
در مقابل در انتهای هر محور نیز یک قطعه مکانیکی وجود دارد که با کفشکهای تفلونی مانع سقوط آسانسور خواهد شد.
فشاری که روی ترمزها اعمال میشود دقیقاً برابر وزن کابین است و اگر فشار بالاتر باشد ترمز اضطراری فعال میشود بنابراین هیچ خطری متوجه مسافران نخواهد شد.
بهعلاوه هدایتکننده توسط سه روزنه یا دهنه به pvc وصل شده که این روزنهها با مواد پلاستیک پلیپک پوشانده شده که از نشت مایع هیدرولیکی جلوگیری میکند جهت طولانی کردن مقاومت پروفیل هیدرولیکی در کانالهای خارجی قسمت دهنهها و خارج از این کانالها در مسیر برگشت مکانیزه شده، توسط غلاف با اورینگ مربوطه وصل شده و با واشر و مهره به بدنهٔ اصلی متصل میشود.
سیستم موتور از پمپ سه فاز شناور با قدرت سه اسب، با فشار ۵ تا ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر و سه کابل pvc تشکیل شده که نقش انعطافپذیری میله قدرت پیستون را تأمین میکند. فلکهٔ فلزی شیاردار توسط پلاستیک محصور شده که عملکرد را نرمتر میکند و به جهت اصطکاک پائین کابل و فلکه نیاز به تعمیرات ندارد. مایع هیدرولیکی شامل مخلوطی از آب و روغن با چگالی پائین است. قطعات زیرمجموعه باید روغنکاری شده و از مایع ضدزنگ که از اکسیده شدن آن جلوگیری میکند استفاده شود با توجه به اینکه پیستون آغشته به زینک است درصد ریسک اکسیده شدن قطعات به حداقل میرسد بدین لحاظ پیستون ما تحت پوشش کامل زینک بوده و قطعات آن اکسیده نخواهد شد. شرکت آسانسور سینا صعود با تجربهٔ چندینساله و کادر بازرگانی خارجی مجهز و همچنین کادر فنی نمایندگی شرکت کیورینال در ایران آمادهٔ هرگونه خدمات پس از فروش برای آسانسورهای فوق میباشد. در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر با و کاتالوگ میتوانید با دفتر این شرکت تماس بگیرید.
منبع:
شرکت سینا صعود یکتا
ماهنامه ساختمان و کامپیوتر
راه های مقاوم سازی ساختمان ها
راه های مقاوم سازی ساختمان ها :
ساخت خانه های متحرک یکی از متدهای پیشرفته در امر مقاوم سازی در برابر زلزله است از این روش در ساخت ساختمان ها، آپارتمان ها، کارخانه ها و ساختمانهای مراکز تجاری استفاده می شود.
این روش بسیار کم خرج است و در مناطقی که از نظر مقاومت در مقابل زلزله از سطح پایینی برخوردارند و در نواحی زلزله خیز سراسر جهان واقع شده اند بسیار مناسب و مقرون به صرفه می باشد بدین ترتیب تمامی اصول ساختمان سازی به سمت ساختمان سازی مکانیکی متحول می شود. این ساختمان ها در برابر تمامی بلایای طبیعی از قبیل سیل، آتشفشان، رانش زمین و همچنین در مقابل زلزله های خطرناک و مهیب و حملات تروریستی هم مقاوم می باشد.
این طریقه مقاوم سازی که شیوه مهندسی ساختمانی "هاپکن" نام دارد نوعی مهندسی مکانیکی است که مدیریت و ابداع و سنجش تکنیکی آن را فردی به نام هاپکن به انجام رسانیده است. وی تا کنون چندین مورد از ماشین آلات مکانیکی را طراحی کرده و در این زمینه چند ابداع نوین داشته است.
وی طی مطالعاتش در دانشگاه فنی و همندسی هلند انیشه ساخت سیستم ساختمان ساری خانه های متحرک به فکرش خطور کرد. چندین سال بعد وی ایده اش را در این خصوص تکمیل کرد.
دیوار های این خانه از بتون درست شده است و بوسیله میله های فلزی کششی عمودی کاملا فشرده می شوند. بدین ترتیب بدلیل استفاده از مواد جامد فشرده و سنگین نیرو وارده به اجزای پایینی ساختمان بسیار افزایش می یابد. الببه باید گفت که دیوارهای هر طبقه بصورت کنترل شده ایی به آن فشار وارد می شود و میزان فشار وارده در تمامی طبقات یکسان است. علاوه بر یک میله عمود در هر طبقه از 3 میله افقی هم استفاده می شود.
در این ساختمان ها از مصالحی استفاده می شود که کار گذاردن آنها به آسانی صورت می گیرد که به موجب آن دیوار های ساختمان با بکار بردن میله های کششی محکم و مقاوم می شوند.
از دو گونه مصالح در ساختن ساختمان ها استفاده کرد:
_بلوک های سیمانی که در بسیاری از ساختمان ها در سراسر دنیا از آن استفاده می شود. با اندازه های lxwxh=400x200x200 mm, که در هر یک از آنها دو سوراخ وجود دارد.
این نوع بسیار ارزان قیمت است و در آن فقط از میزان کمی ملاط(گل و آهک) استفاده می شود.
پس از اینکه مصالح ساختمانی تهیه شد، کار ساخت آن شروع می شود. این ساختمان می تواند طوری ساخته شود که در آن اصلا از ملاط استفاده نشود. دیوار ها فقط از طریق همان میله های کششی به اندازه کافی محکم و مقاوم می شوند. بدین ترتیب سوار کردن دیوارها بر روی ساختمان، تغییر شکل ظاهری آنها و جابجا کردن آنها بسیار آسان می شود.
آزمایش
در هفتم ماه ژوئن سال 2001 آزمایشی را بر روی یکی از این ساختمان ها بمنظور اثبات ضد زلزله بودن آن ترتیب داده شد، این آزمایش با حضور تعداد کثیری از مردم صورت گرفت که در میان آنها روزنامه نگاران و خبرنگاران بسیاری از رسانه های رادیو و تلویزیون هم حضور داشتند.
برای این کار ما ابتدا ساختمانی را بر طبق قوانین ساختمان سازی مکانیکی بنا کردیم این ساختمان از تعدادی میله های فشرده عمودی و افقی، استوانه های آهنی در دور میله های عمودی را می پوشاند، صفحه های مسطح و یک سری قاب های ارتجاعی استفاده شد. در فونداسیون این ساختمان چارچوب های لولا دار استعمال شد.
این خانه توسط جرثقیل در زاویه 30 درجه از سطح زمین بالا برده شد سپس این خانه که 220 متر مربع مساحت داشت را از همان ارتفاع رها کردند این کار را دو بار دیگر هم تکرار کردند اما هیچ اتفاقی نیافتاد و ضد زلزله بودن خانه بدین ترتیب اثبات شد.
اگر ما عامل تکانه را Cs = 2,5در نظر بگیریم آنگاه شتاب هم راستا در این اسکلت برابر با 2/5*g*sin30=2/5*0/5*9/81=12/26[m/s2] خواهد بود که این رقم با اندازه یک زلزله شدید برابری می کند. بنابراین فشاری که در طی این زلزله به ساختمان وارد شده برابر با یک زلزله بسیار عظیم است.
مقاوم سازی خانه ها به روش هاپکن و از طریق ساخت خانه های متحرک امکان پذیر شد. روش ساختاری خانه های متحرک تکمیل شد و نه تنها خانه های مسکونی بلکه ساختمان های اماکن تجاری نیز از آن بهره مند شدند. این ساختمان ها علاوه بر اینکه در مقابل وقایع طبیعی همچون زمین لرزه، رانش زمین مقاومت می کنند، در مقابل حمله های تروریستی هم همچنان پابرجا باقی می مانند.
این ساختمان های ضد زلزله از اجزای خاصی ساخته شده اند که این اجزا همان مصالحی هستند که ساختمان را در مقابل زمین لرزه های مهیب و عظیم مقاوم می سازد. این شیوه مقاوم سازی بسیار کم هزینه است و در عین حال برای سرزمین های آباد در معرض زلزله در سراسر جهان مفید واقع خواهد شد. این شیوه ساختمان سازی اصول اساسی اش را از ساختمان سازی مکانیزه عاریت گرفته است
درزها چگونه بوجود مي آيند؟
هر توقف عمليات بتنريزي كه موجب سخت شدن بتن ميگردد، درز ساخت (درز اجرايي)
به وجود ميآيد.
به طور كلي هرگاه زمان قطع بتنريزي از 30 دقيقه تجاوز كند، بايد آن نقطه را يك
درز اجرايي به حساب آورد، مگر آنكه حالت خميري بتن با تدابيري به آن بازگردانده شود.
درز ساخت ممكن است داراي وضعيتهاي مختلفي باشد، ولي معمولاً قائم يا افقي است.
معمولاً سعي ميشود محل درز ساخت به محل يكي ديگر از انواع درزها منطبق گردد.
در تيرها و شاهتيرها درزهاي ساخت، بايد تقريباً عمود بر محور اين اعضا بوده و هيچگاه
با محور عضو موازي نباشد.درز ساخت ميتواند در اعضا و قطعات بتنآرمه در محل لنگر
خمشي ماكزيمم قرار گيرد، زيرا در اين اعضا تنشهاي كششي توسط فولادهاي كششي
تحمل ميشوند.
درزهاي اجرايي نبايد در محلي كه قرار است بتن تحمل برش نمايد، قرار گيرند. بنابراين در
ساخت اعضاي خمشي اگر قرار است بتنريزي در بيش از يك مرحله صورت گيرد، بايد
ترتيبي اتخاذ شود كه قطع بتنريزي در مجاورت تكيهگاه نبوده، بلكه در نزديكي وسط دهانه
باشد.
تيرها، شاهتيرها، دالها، سرستونها و مانند آنها همگي قسمتهايي از يك كف به حساب
ميآيند كه بايد در يك مرحله بتنريزي شوند، بتنريزي ستونها اجباراً در تراز هر طبقه در
محل سرستون يا تير متوقف ميشود. درزهاي ساخت عموماً در ساختمانهاي بتني كاربرد
دارند. درزهاي ساخت بايد در محلهاي مناسب و زير نظر دستگاه نظارت تعبيه شوند.
كاربرد درزهاي حركتي
1 درزهاي انقباضي
اين درزها معمولاً به منظور جلوگيري از بروز تركهاي ناشي از جمع شدن بتن تعبيه ميشوند.
اگر در فواصل معين درز انقباض در نظر گرفته نشود، روي سطوح پيادهروها يا ديوارهاي بتني
تركهايي پديد خواهد آمد.
آرماتورها غالباً ميتوانند محل بروز تركها را كنترل نمايند، همچنين، وجود درزهاي انقباضي
كه محلشان به طور صحيح انتخاب شده باشد، ميتوانند مانع بروز ترك شوند.
عملكرد اين درزها به صورتي است كه انقباض طرفين درز در محل درز متمركز ميگردد.
در حقيقت اين درزها داراي نوعي عدم پيوستگي عمومي هستند، ليكن شكاف اوليهاي
بين بتن دو طرف درز وجود ندارد.
در روسازيها جايي كه داراي عرض بيش از 75/3 متر نباشد،درزهاي ساختماني بين نوارهاي
مجاور جوابگوي نياز براي جمعشدگي طولي خواهند بود.
براي سنگدانههاي گرانيتي و آهكي فاصله درزهاي روسازي معمولاً بين 6 تا 9 متر است.براي
مصالح سنگي سيليسي و روبارهها، اين فاصله 8/4 تا 6 متر است.در صورت ترديد بايد فاصله
درزها كمتر اختيار شود.
در فاصله حدود 30 متر از انتهاي آزاد روسازي و 18 متر از هر درز انبساط، در محلهايي كه قفل
و بست دانهها كم باشد، درزهاي انقباض پديد خواهند آمد، در اين نقاط بايد زبانههايي (كه يك
طرف آنها به بتن پيوستگي كامل دارد و طرف ديگر در غلافي بدون اصطكاك حركت ميكند، يا هر
وسيله ديگري كه قابليت انتقال بار در جهت عمود بر زبانه را داشته باشد) تعبيه شود.
درزهاي انقباضي در پيادهروها و دالهاي كف كه به صورت موزائيكي ساخته ميشوند، به طور
معمول در فواصل 2/1 تا 8/1 متر و در جانپناهها و نردهها در فواصل 3 تا 6 متر در نظر گرفته
ميشوند.
اگر اعضا و قطعات پيشساخته و يا به صورت واحدهاي مجزا و مستقل كار گذارده شوند و بدين
لحاظ در آنها درز انبساط تعبيه نشده باشد، بايد شرايط نصب چنان باشد كه اعضا و قطعات
مجاور هنگام انبساط مزاحمتي براي يكديگر ايجاد ننمايد.
2 درزهاي انبساط
اين درزها براي جلوگيري از خراب شدن روسازيها در اثر فشار بيش از حد، فراهم ساختن
امكان تعمير قسمتي از جدولهاي بتني پيادهروها و نظاير آن تعبيه ميشوند.
به طور كلي اين درزها براي تأمين امكان انقباض و انبساط ناشي از تغييرات درجه حرارت،
به طوري كه در نقاط مختلف ساختمان تركخوردگي و در مقاطع سازه تلاشهاي ثانوي زياد،
ايجاد نشوند، تعبيه ميگردند.عملكرد اين درزها بايد به گونهاي باشد كه انبساط و انقباض
طرفين درز كاملاً همساز شوند، لازمه چنين درزهايي اين است كه هيچگونه پيوستگي در
طرفين درز برقرار نباشد، چنين درزهايي بايد با كمترين مقاومت در مقابل انقباض و انبساط قادر
به باز يا بسته شدن باشند.
عموماً اين درزها در تمام قسمتهاي سازه به طور پيوسته قرار گرفته و از كف تا سقف ادامه
مييابند، براي حصول اطمينان از جدايي كامل دو قسمت مجاور رعايت اين مسئله ضروريست.
3 درزهاي كنترل
انبساط و انقباض بتن در اثر تغييرات رطوبت و حرارت در آن تنشهايي را به وجود ميآورند كه گاه
از مقاومت بتن بيشتر بوده و به تركخوردگي منجر ميشود. براي حل اين مشكل از درزهاي
كنترل كه حركت نسبي دال يا ديوار در صفحه خود را امكانپذير ميسازد، استفاده ميشود.
براي جدا كردن واحدهاي عظيم مولد برق از قسمتهاي مجاور، به منظور جلوگيري از انتقال
ارتعاش، منطقهاي كردن و محدود ساختن احتمال خرابي در قسمتهايي از ساختمان، جلوگيري
از بروز ترك به علت تمركز تنش در محلهايي كه تغيير مقطع قابل توجهي حادث شده است
(نظير بازشو ديوارها)، جداسازي قسمتهاي مختلف يك شالوده به علت تفاوت باربري آنها،
جدا ساختن بازوهاي مختلف سازههايي كه شكل پلان آنها U,H,T,L,+ ميباشد، از درز كنترل
استفاده ميشود.
محل درزهاي كنترل به ملاحظات معماري و مهندسي بستگي دارد. با تكيه بر تجربيات به دست
آمده بهتر است ساختمانهاي بتني بزرگ، مستقل و بدون درز با طول بيش از 18 متر ساخته نشوند.
4 درزهاي نشست
اين درزها براي جلوگيري از نشستهاي نامساوي دو ساختمان مجاور كه داراي دو نوع مصالح،
دو نوع پي يا دو ارتفاع متفاوت هستند، مورد استفاده قرار ميگيرند.
5 درزهاي لغزشي
درزهايي هستند كه امكان لغزش دو قسمت مجاور درز بدون انتقال نيروي برشي را فراهم
ميكنند. اين درزها غالباً در مخازن، به ويژه در مواردي كه تغييرات درجه حرارت محيط زياد است،
مورد استفاده قرار ميگيرند.
6 ساير درزها
مشخصات درزهاي جدا كننده، مفصلي و … كه كاربردهاي ويژه دارند، طبق مندرجات مشخصات
فني خصوصي خواهد بود.
مصالح مصرفي در درزهاي ساختماني
براي اجراي درزهاي ساختماني معمولاً مصالح زير مورد استفاده قرار ميگيرد.
1 مصالح پركننده درز (فيلر) قير گرم اجرا فوق الاستيك EMULDERZ ) نوارهاي درزگير و
واتر استاپها SWELLFLEX-BIBAFLEX
اين مواد ممكن است در بر دارنده الياف گياهي، لاستيك، تركيبات آسفالتي، چوبپنبه و
مانند آنها باشند. مواد به كار رفته به عنوان پركننده، بايد داراي ويژگيهاي زير بوده و در هر
صورت از مشخصات مندرج در فصل مصالح تبعيت نمايد.
اهم ويژگيهاي مصالح پركننده عبارتند از:
الف: برخورداري از دوام زياد
ب: جاگيري و شكلگيري در درزها
ج: قابليت ارتجاع و عدم ايجاد اتصال محكم با درز
2 مصالح آببندي قيرهاي پليمريPLUS-سيمانهاي پليمري الاستيكPERMOCHIM DUO-مواد
آببندكننده پلي يورتان PUCOAT II مصالح آببندي به منظور نفوذناپذيري در مقابل باد و باران
و رطوبت به كار ميروند.
مصالح آببندي بايد طبق نقشهها و مشخصات خصوصي و با تأييد دستگاه نظارت به كار
گرفته شود. مصالح آببندي بايد از نوعي باشد كه به درز آسيب وارد نياورده و سبب كم و زياد
شدن ابعاد آن نشود.
براي آببندي انواع مختلف مصالح فلزي، لاستيكي و يا پلاستيكي به كار ميرود.
3 مصالح پوششPUNTODRAIN
مصالح مورد استفاده در پوشش غالباً از نوع مسي، برنزي، آلومينيومي، چوبي، لاستيكي
و مانند اينهاست.
مشخصات مصالح بايد مطابق مندرجات فصل مصالح و مشخصات فني خصوصي باشد.
اين پوششها بايد طوري نصب شوند كه بتوانند جدا از اسكلت فلزي يا بتني و مصالح ديگر
منبسط و منقبض گردند.
اجراي درزهاي ساختماني
درزها در تمام سطوح بايد مطابق نقشهها و مشخصات و با عرض مناسب ايجاد شوند، بايد
دقت شود كه درزها در حين اجرا با مصالح بنايي، ملات و مانند اينها پر نشده و اجزاي
ساختمانهاي مجاور به هيچ عنوان در هيچ نقطهاي به يكديگر مربوط نشوند و كاملاً از
يكديگر جدا باشند.
1 اجراي درزهاي ساخت
اين درزها در ساختمانهاي بتني كاربرد دارند و آن هنگامي است كه بتنريزي دو قسمت مجاور
و چسبيده به هم، در دو زمان مختلف صورت گيرد. به سطح بتن خميري جديد و بتن سفت
قديمي، سطح واريز يا درز اجرايي گفته ميشود.
موقعيت و شكل درز، بايد از قبل پيشبيني شده باشد. تعيين محل درز نبايد به تصادف و
پيشرفت كار بتنريزي واگذار شود، بلكه بايد قبل از شروع كار و در هنگام تهيه برنامه زمانبندي
بتنريزي، تدابير لازم در مورد درز اجرايي اتخاذ شده باشد.
دستيابي به پيوستگي كامل بين دو سطح بتني در يك درز ساختماني ضروري است.از اين رو
در درزهاي ساختماني معمولاً سعي ميشود در حالي كه بتن ريخته شده يك طرف درز
نارس است، يك لايه سطحي از آن برداشته شود، به صورتي كه دانهها نمايان شده و سطحي
ناصاف و غيرمنظم حاصل گردد، اين وضع را ميتوان با پاشيدن آب يا مخلوط آب و هوا، با فشار لازم
و استفاده از برس سيمي ايجاد نمود.
تا زماني كه قرار است بتن طرف ديگر درز اجرا شود، بايد سطح بتن اوليه مرطوب نگه داشته شود،
به جز سطح خود درز كه بايد چند ساعت قبل از عمليات مراقبت از آن قطع گردد، به صورتي كه
نوعي خشكي سطحي و كمعمق در سطح درز پديد آيدودر اين حالت و زمانيكه سطح بتن
مرطوب است ميتوان از موادسيماني نفوذگر بتنPERMOCHIM CRYSTAL جهت افزايش استحكام
بتن و پركردن منفذهاي مويينه داخل بتن استفاده كرد.
در بتنريزيهاي حجيم بايد از سطوح واريز خيلي بزرگ اجتناب شود، اين سطوح بايد به صورت
پلكاني يا شكسته احداث شوند. ايجاد سطوح واريز قائم، بايد به وسيله قالب موقت صورت پذيرد.
بدين منظور ميتوان از توري با چشمه ريز كه به وسيله يك شبكه محكم نگهداري ميشود،
استفاده نمود.توري در توده بتن باقي مانده و يا بموقع كنده ميشود.
به اين ترتيب سطح خشني به دست ميآيد. براي بتنريزي وجه دوم درز بايد سطح واريز كاملاً
آماده شود. سطح واريز بايد عاري از آلودگي، روغن، گريس، رنگ و نظاير آن باشد. تميز كردن
سطح، بتن تا آنجا ضرورت دارد كه دانههاي ماسه مشخص گردد. بهترين روش براي تميز كردن
سطح، ماسهپاشي مرطوب با استفاده از آبفشان است،البته روشهاي ديگري نظير اسيدشويي،
استفاده از آبفشان و يا استفاده از ابزار دستي، هر كدام بسته به موقعيت درز كاربرد دارند.
براي تأمين پيوستگي بتن جديد و قديم پس از زخمي كردن سطح واريز، بايد آن را به مدت
طولاني خيس نگاه داشته و قبل از شروع بتنريزي مجدد به كمك هواي فشرده، آب سطحي را
از روي بتن زدود. براي تأمين پيوستگي بيشتر ميتوان با نظر دستگاه نظارت بر مقدار كارايي
بتن افزود. اين كار از طريق افزايش اسلامپ، افزايش ماسه واستفاده از افزودنيهاي بتن
مانند LATEX-PERMOSTOP يا كاهش مقداري از درشتدانهها صورت ميگيرد.
براي حصول كامل پيوستگي بهتر است قسمتهاي اوليه بتن جديد به خوبي و با دقت كامل
مرتعش گردد.
2 اجراي درزهاي حركتي
درزهاي حركتي در تمام سطوح بايد برابر نقشهها و مشخصات و با عرض مناسب ايجاد گردند.
بايد دقت شود كه درزها در حين اجرا با مصالح بنايي و ملات پر نشده و اجزاي ساختمانهاي
مجاور در حين اجرا به هم مربوط نشوند و كاملاً از يكديگر جدا باشند.
1 درزهاي حركتي در ساختمانهاي بتنآرمه يكپارچه
در اين حالت درزها بايد با بريدن سقف، ديوارها و كف طبقات به طور كامل انجام شود. فاصله
درزهاي حركتي در ساختمانهاي بتنآرمه به كمك محاسبه تعيين ميشود.
اين فاصله معمولاً بين 30 تا 60 متر است. با به كار بردن آرماتورهاي طولي، ميتوان فاصله
درزها را تا 90 متر افزايش داد. عرض درزها معمولاً بين 13 تا 37 ميليمتر است كه از طريق
محاسبه تعيين ميشود.
2 درزهاي حركتي در ساختمانهاي فولادي
در ساختمانهاي فولادي بايد درز انبساط، ساختمان را كاملاً به دو قسمت تقسيم نمايد. اجراي
درزها در ساختمانهاي فلزي بسته به اينكه سقف بتني يا فلزي باشد، طبق نقشهها و
مشخصات خواهد بود.
فاصله درزها از يكديگر بيش از 60 متر نخواهد بود كه در هر حال طبق نقشهها و مشخصات
و در محلهاي تعيين شده اجرا خواهند شد.
3 درزهاي حركتي در ساختمانهاي ساخته شده از مصالح بنايي
در ساختمانهاي ساخته شده از مصالح بنايي بايد درزها در نقاط زير تعبيه شوند:
الف: در خط باريك شدن عرض ساختمان
ب: در تقاطع دو ديوار در ساختمانهايي كه به شكل H,U,T,L,+ يا تركيبي از اين شكلها باشند.
پ: در ديوارهاي طويل بسته به موقعيت ديوار و درجه حرارت محيط
ت: در مواردي كه ديوارهاي ساختمانهاي جديد به ساختمانهاي موجود متصل ميگردند.
ث: در تقاطع چند ساختمان كه به هم ارتباط دارند.
همچنين براي جلوگيري و كاهش خسارت و خرابي ناشي از ضربه ساختمانهاي مجاور به
يكديگر، بايد ساختمانهايي كه داراي ارتفاع بيش از 12 متر و يا داراي بيش از 4 طبقه هستند،
به وسيله درز انقطاع از ساختمانهاي مجاور جدا شوند.
حداقل عرض درز انقطاع در تراز هر طبقه 1/100 ارتفاع آن تراز از روي شالوده ميباشد، اين
فاصله را ميتوان با مصالح كم مقاومت كه در هنگام زلزله به آساني خرد ميشوند، پر كرد.
اجراي درزهاي حركتي در ساختمانهاي خاص نياز به مشخصات فني خصوصي خواهد داشت.
به طوري كه عرض و فاصله درزها متناسب با مقدار انبساط و انقباض باشند.
بر گرفته از وب سایت تخصصی عمران و معماری
روشهاي رطوبت زني و رطوبت گيري هوا
در بسياري از مناطق فرآيندهاي معمول اين است كه در زمستان به علت كاهش رطوبت نسبي هوا در اثر گرم كردن هواي خارج ، عمل رطوبت زني انجام شود و در تابستان ضمن سرد كردن هواي مرطوب ، عمل رطوبت گيري نيز انجام شود .
البته در حالتهاي مختلف بويژه در صنعت ممكن است نياز باشد فرآيندهاي رطوبت گرفتن حرارت دادن و يا سرد كردن و رطوبت زدن نيز انجام شود . مطالعه منحني رطوبي نيز نشان مي دهد كه در زمستان مقدار رطوبت (بخار آب) در هواي خارج پائين و بنابراين اغلب به فرآيند رطوبت زني نياز است . رطوبت زني و رطوبت گيري بايد با استفاده از سيستم كنترل رطوبت انجام شود . رطوبت زدن هوا به دو روش انجام مي شود :
1- پاشش آب با دماي بيش از دماي نقطه شبنم هوا از طريق افشانك ها به داخل هوا
2- تزريق بخار از طريق شبكه بخار به داخل هوا
رطوبت گرفتن هوا مي تواند به سه طريق انجام شود :
1- پاشش آب با دماي كمتر از دماي نقطه شبنم هوا به داخل هوا
2- عبور هوا از روي سطح يا داخل كويل با دماي كمتر از دماي نقطه شبنم هوا
3- عبور هوا از روي (داخل) اجسام جاذب آب (خشك كنهاي شيميايي) مانند آلومينيوم فعال شده ، سيليكاژن و اتيلن گليكول .
در تهويه مطبوع معمولا از روش دوم كه همراه با سرد كردن هوا است ، استفاده مي شود . فرآيند رطوبت زني بوسيله پاشش آب يك فرآيند بي دررو فرض مي شود (انتالپي ثابت) و معمولا آنرا سرمايش تبخيري مي نامند . در اين فرآيند هواي داخل دستگاه حرارت محسوس خود را به صورت گرماي نهان به بخار آب مي دهد و سرد مي شود.
منبع: http://www.iranhvac.ir/
ماشين آلات ساختماني 1
مقدمهاي مختصر جهت آشنايي دوستان با برخي از ماشين آلات ساختماني در اين نوشته آمده است.
Dump Truk جهت حمل مصالح ساختمانی و بلوکهای ساختمانی کامیون ، ، مناسبترین
وسیله می باشد. ظرفیت کامیونها بین 4 تا 40 متر مکعب می باشد. این وسیله بهترین وسیله حمل و نقل مصالح در
کارگاههای بزرگ می باشد.
+ دامپر وسیله حمل و نقل کوچک و قابل استفاده در داخل کارگاه می باشد.
+ بتونیر دستگاه سازنده بتن در ظرفیتهای کم می باشد.
+ برای کارهای نماسازی ساختمانهای بلند ، اسکای کلایمر مناسبترین وسیله می باشد.
+ ماشین بتن کش گردان تراک میکسر نامیده می شوند. این وسیله جهت حمل سریع بتن از کارخانه بتن ساز تا محل بتن ریزی استفاده می شود. سرعت گردش تانک آن 4 تا 12 دور در دقیقه می باشد.
+ لوله پمپ هدایت بتن حداکثر از قطعات سه 3 متری تشکیل شده است.
+ کج بیل در حفاری و گودبرداری جهت لوله کشی و گازرسانی مورد استفاده قرار می گیرد.
+ از ویبراتور جهت ویبره کردن سطوح استفاده می شود.
+ کمپکتور برای آماده نمودن کف سازی و کوبیدن محوطه های کوچک استفاده می شود.
+ از کمپرسور جهت سوراخ کردن سطوح استفاده می شود.
+ تیفور از وسایل بالابر می باشد.
+ تاور کردن بهترین وسیله حمل و نقل مصالح به طبقات مرتفع ساختمان می باشد.
+ در شمع کوب ارتفاع افتادن چکش بر روی کلاهک نباید از سه 3 متر بیشتر شود.
+ در تثبیت خاکها از آهک ، سیمان و قیر به کار می رود.
+ در حفاری وسیع جهت زدن چاه های معمولی و اکتشافات دریایی از کمپرسور هوا استفاده می شود. سوخت آن گازوئیل می باشد.
+ لودر جهت جابجایی و حمل توده مواد ، بارگیری کامیونها و در خاکبرداری کاربرد دارد .
لودر چرخ لاستیکی در زمین های سخت و متوسط استفاده می شود و در زمین های نرم و شنی از لودر چرخ زنجیری استفاده می کنند.
+ با بیل مکانیکی از نوع چرخ زنجیری از زمین های با شیب تا 40 درصد می توان گودبرداری کرد.
چنگک منقاری شکل (کلامشل) در کندن چاه ، پی کنی و انتقال مواد از محل دپو به انبار مورد استفاده قرار می گیرد.
جامها پوست پرتقالی جهت کندن زمین های سخت مناسبند.
از بیل معکوس جهت کندن خندق ، ریختن خاک برای پوشاندن کف ، قرار دادن لوله در محل و خاکریزی بر روی ان استفاده می شود.
+ دیناموتر وسیله ایست که برای اندازه گیری مقاومت غلت استفاده می شود.
مقاومت غلتشی ؛ مقدار کیلوگرم نیروی کششی لازم جهت به حرکت در آوردن هر تن وزن ناخالص ماشین آلات روی سطح صاف می باشد که به نوع مواد به کار رفته در سطح بستگی دارد و برای وسایل دارای چرخ لاستیکی به نوع عاج یا برش روی لاستیک و فشار باد تایر بستگی دارد.
+ در تسطیح محوطه سازی - جاده سازی - هموار کردن پستی و بلندی ها بولدوزر وسیله مناسبی می باشد. این وسیله جهت پخش مواد خاکی در بستر راه و پر کردن گودیها در راهسازی به کار می رود. جهت برش خاک برای راهسازی ، برداشت خاکهای سطحی زمین یا ته نشست های معدنی ، ساختمان زهکش ها نیز بکار می رود.
بهترین دستگاه برای بغل بُری کوه ها و کندن زمین های سخت و سنگی بدون انفجار است. این دستگاه تا شیب 100 درصد (45 درجه) قادر به کار می باشد.
بولدوزر چرخ لاستیکی در زمین های سخت و متوسط استفاده می شود و در زمین های نرم و شنی از بولدوزر چرخ زنجیری استفاده می کنند.
+ اسکریپر وسیله ایست که سطح زمین را خراش داده و خاک آن را حمل و پخش می کند. این وسیله توسط تراکتور حرکت و انتقال داده می شود و در ساختن فرودگاهها و بزرگراه ها و محوطه سازی از آن استفاده می کنند.
در عملیات خاکبرداری ، خاکریزی ، حمل و نقل خاک و ایجاد جاده با سطح ذوزنقه ای نیز از اسکریپر استفاده می شود.
+ گریدر جهت حفر کانالهای عریض یا ذوزنقه ای شکل استفاده می شود. جهت پخش مواد خاکی و تنظیم سطح راه و شیب دادن سطح راه از این وسیله استفاده می کنند. همچنین برای برف روبی در جاده نیز کاربرد دارد.
عملیات تنظیم شیب و تسطیح دامنه خاکریز ها و خاکبرداری ها نیز توسط این وسیله انجام می شود.
در جاده های خاکی ، مناسبترین زمان استفاده از گریدر ، پس از بارندگی کوتاه مدت و کم شدت است.
+ راندمان اسکریپر به ظرفیت مخزن ، سختی زمین و فاصله حمل بستگی دارد.
جهت پخش یا برداشتن رویه خاک یا رگلاژ خیلی دقیق خاک و لایه های اساس و زیر اساس مناسب می باشد.
+ فنیشر جهت آسفالت ریزی جاده ها و نیز برای تنظیم و شکل دادن به کنار جاده و همچنین پخش کردن و کوبیدن آسفالت جاده ها به کار می رود.
+ ریپر جهت کندن سطح اسفالتهای کهنه و کندن ریشه های درختان و شکستن رویه های بتن راه مناسب است. از این وسیله همچنین برای نرم کردن خاکهای محکم و سفت استفاده می شود.
+ اکسکاواتور ، به نهرکن معروف است و برای گودبرداری در زمین های مرطوب و آبدار ، دپو کردن مواد خاکی و لایروبی کانالها مورد استفاده قرار می گیرد.
مناسبترین اکسکاواتور برای کار در زمین های سست نوع با تراکتور چرخ زنجیری آن است.
نهرکن نوع چرخی ، ترانشلیز نام دارد.
+ در مخازن بتن ساز ، 10 درصد آب را قبل از بارگیری سایر مواد و 80 درصد را حین بارگیری و 10 درصد را بعد از بارگیری سایر مواد وارد می کنند.
+ برای حمل بتن از میکسر به کامیون و در جا دادن بتن به قالبها از شوت استفاده می شود.
حداکثر طولی که جهت بالابردن بتن توسط تسمه نقاله انجام می گیرد 10 متر می باشد.
عمل تخلیه بتن در قالبها را جادادن بتن می نامند.
مضرس کردن بتن قبل از سخت شدن ، توسط فشار آب و جاروی سیمی انجام می گیرد.
مضرس کردن بتن بعد از سخت شدن ، توسط فشار ماسه و اره کردن سطح بتن انجام می گیرد.
به بتنی که توسط لوله به محل ریختن منتقل شده و با فشار و سرعت زیاد بر روی یک سطح پاشیده و جاداده شود، شاتکریت گویند.
بالا بردن سطح بتن تا تراز مطلوب و تشکیل بافت ظاهری سطح بتن را فینیشینگ گویند.
+ هزینه استهلاک ؛ هزینه ای است که جهت کاهش ارزش ماشین آلات در اثر مصرف و یا عمر آنها محاسبه می شود.
روشهای محاسبه هزینه استهلاک ماشین آلات به شرح زیر می باشد :
– خط مستقیم
در این روش محاسبه استهلاک فرض بر این است که ارزش ماشین آلات به طور یکنواخت از قیمت کل اولیه کاهش پیدا می کند.
– دو برابر کردن
– تسهیم به نسبت معکس
+ هزینه ای که در اثر دارا بودن ماشین آلات صرفنظر از مقدار بهره گیری از آنها محاسبه می شود ، سرمایه گذاری نام دارد. مالیاتهای مربوط به ماشین آلات ، بیمه و کرایه توقفگاه نیز جز این نوع هزینه ها محسوب می شوند.
مصرف سوخت و روغن ماشین آلات جزء هزینه های تعمیرات و نگهداری می باشد. هزینه نگهداری و تعمیرات ماشین آلات به نحوه بهره گیری و نحوه نگهداری بستگی دارد.
مروری بر تجربههای بازسازی
شهر سبز عشقآباد با تمهیدهای مقاومت به هنگام وقوع زمین لرزه و تأمین امنیت جانی شهروندان از دل خرابهها و ویرانههای شهر سربرآورد.
● نمونهای از بازسازی پس از زلزله
شهر سبز عشقآباد با تمهیدهای مقاومت به هنگام وقوع زمین لرزه و تأمین امنیت جانی شهروندان از دل خرابهها و ویرانههای شهر سربرآورد. در واقع عشقآباد شهر سبزی است که انسان در دل صحرای قرهقوم (karakum) ساخته است و لطف و سرسبزی بم پیش از زلزله را به یاد میآورد.
در بازسازی این شهر و در ساخت بناها، سیستمهای سادهٔ مقاوم در برابر زلزله با استفاده از بتن مسلح و صالح ساختمانی مقاوم بهکار رفته است. اما جدا از بحث مقاومت مصالح که بسیار اساسی و ارزشمند است، در طراحی استخوانبندی اصلی شهر، توجه به معیارهای شهر سازانه و کاهش پیآمدهای ناشی از زمینلرزه نیز اهمیت بسیاری دارد بهنحوی که شبکهٔ معابر عریض و کارآمد، خیابانهای بسیار پهن و سبز با توجه به نسبت عرض خیابان و ارتفاع بناهای دنو سوی آن در سرتاسر شهر دیده میشود که در پیوندی منطقی با میدانهای وسیع قرار گرفته است. این امر همراه با طراحی و ساخت پارکهای بسیار بزرگ و فضاهای باز شهری گسترده در سراسر شهر افزون بر پدید آودن لطف و طراوت، نقش بسیار مهمی در رویاروئی با پیآمدهای مختلف زلزله دارد.
● رفتار سیستم ساختمانهای سنتی در برابر زلزله و مقایسه آن با سیستم فریم بتن مسلح
جربههای زلزلهٔ مارمارا (Marmara) در Kocacli و Sakarya و بررسی و ارزیابی زبانهای آن
زلزلهٔ زیانبار مارمارا در تاریخ ۱۷ آگوست ۱۹۹۹ در شمالغربی ترکیه روی داد و حدود هفت استان را دربرگرفت (کچالی، ساکاریا، یورسا، استانبول، برلو، اسکیسیر یالوا) زبانهای مالی و جانی بسیاری به بار آورد.
این زلزله به قدرت ۴/۷ درجه در مقیاس ریشتر پس از زلزله ۱۹۲۳ توکیو، بزرگترین زمینلرزهٔ رخ داده در یک منطقهٔ مدرن و صنعتی است. مرکز این زمینلرزه در اصلیترین منطقه صنعتی ترکیه بود که بیشتر کارخانههای پتروشیمی و ماشینسازی در آنجا قرار داشتند. در این حادثه ۱۸۰،۳۷۳ جان خود را از دست دادند، ۴۸۰،۹۰۱ نفر زخمی شدند. ۳،۱۷۰،۴۹۳ واحد مسکونی و ۴۷۰،۴۱۲ محل کار از بین رفت.
حدود ۱۰ روز پس از فاجعه هیئتی کارشناسی از وزارت کار و اسکان، رئیس سوانح طبیعی، بانک استانها و رئیس راهها به محل فاجعه اعزام شدند تا مطالعات سنجشی خود را آغاز کنند. این مبحث سعی بر آن دارد تا تجربههای زلزله مارمارا و مطالعات سنجشی زیانهای آن را بیان کند. در این نوشتار چکیدهٔ دیدههای نویسنده از مطالعه و ارزیابی خسارتهائی که در اثر زلزله بر سیستم ساختمانهای سنتی و سازههای بتن مسلح در حوزهٔ کچالی و ساکاریا وارد آمده است، مطرح میشود. براساس نتیجهٔ دیدهها، پیشنهادهائی برای ساخت سیستمهای جدید بهمنظور دوام و استحکام ساختمانهای سنتی موجود و دادن طرحی عینی برای شهرها داده شد.
▪ هدفهای اصلی پروژهٔ بازسازی ترکیه از این قرار هستند:
- پدید آوردن سازمانهای مدیریت بحران در سطح ملی و محلی
- تهیه برنامهٔ بیمهٔ حوادث
- اصلاح قانونهای بحران در شهرداریها و مناطق عمومی
- افزایش توانائی شهرداریها برای مقاومسازی در برابر رویدادها
- گسترش برنامههای اصلی ریسک شهرداری
- ایجاد سیستم اصلاحات در مورد زمین
- برنامهٔ آسیبهای روحی بزرگسالان
- ساخت سکونتگاههای همیشگی
- تعمیر خانهها و مراکز درمانی بازمانده
- بازسازی و تعمیر تأسیسات زیربنائی و شاهرگهای اصلی اقتصادی
● طبقهبندی ساختار سیستمها و خسارتهای آن
▪ در مطالعات سنجشی منطقه، ساختمانهای موجود پس از خسارت بهطور کلی به چهار سیستم ساختاری تقسیم میشوند:
- سازههای قابدار چوبی
- ساختمانهای ماسونری و آجری بدون قاب
- سازههای قابدار بتن مسلح
- ساختمانهای بدون قاب با آلمانهای رابط بتن مسلح سیستمهای قابدار بتن مسلح بهعنوان یکی از مناسبترین سیستمها در برابر زلزله شناخته شده است. البته به شرطی که از مهندسی دقیق، تکنیکهای صحیح ساختاری، دیتیلهای مناسب، نظارت و کیفیت ساخت خوب برخوردار باشد. هر چند در این ناحیه، بیشتر ضرورتهای بالا رعایت نشده بود و به همین دلیل خسارتهای بالا در سازههای قابدار بتن مسلح شده پدید آمد. بالاترین درصد خسارت در سیستمهای قابدار بتن مسلح در ساختمانهائی با بیش از ۵ طبقه مشاهده شد. ضریب خسارت با کم شدن طبقات ساختمان، کمتر میشد طوری که خسارت در ساختمانهای قابدار بتن مسلح بین ۱-۴ دقیقه در مقایسه با ۵-۸ طبقه کمتر بود.
افزون بر پائین بودن کیفیت بتن، ریزهکاریهای ضعیف و ضعف در ساخت شرایط نامناسب خاک، تراکم بالا، وجود طبقات ضعیفتر در طبقهٔ همکف، از دیگر فاکتورهائی بودند که سطح خسارت را به بیشترین حد رساندند.
● پیشنهادها و نتیجهگیریها
نتیجههای مطالعات سنجشی از حوزههای کچلی و ساکاریا نشان میدهد که ساختمانهای سنتی با ساختار قاب چوبی و یا ساختمانهای ماسونری آجری بدون قاب، با اینکه از مصالح محلی کم دوام ساخته شده بودند. پایداری خوبی در برابر زلزله از خود نشان دادند. بهخصوص سازههای قابدار چوبی، که سبک و انعطافپذیر هستند. بهندرت آسیب دیده بودند. خسارتها معمولاً، متوجه مصالح توپر چون خشت سنگ یا آجر بود در حالیکه ساختار سیستم قابدار چوبی پایدار باقی مانده بود.
● پیشنهادهائی برای سیستمهای ساختاری
”بررسی خسارتها و پژوهشهای سنجشی، نشان داده است که میزان آسیبپذیری سازههای قابدار بتن مسلح بسیار بالا است. در این شرایط، نیاز به بررسی است که چرا همچنان این سیستم سازهای در چنین سطح وسیعی بهکار برده میشوند. قانونهای شهری، کدهای ساختمانی و غیره همچنان کارشناسان را به انتخاب سیستم بتن مسلح سوق میدهد. بدون آنکه به دیگر آلترنانیوهای سیستمهای سازهای توجه کند. مقاومت ساختمانهای سنتی در برابر زلزله (بهخصوص سازههای قابدار چوبی) در زلزلهٔ مارمارا به این حقیقت اشاره دارد که سیستم قابدار بتن مسلح نباید بهعنوان تنها آلترناتیوسیستمهای ساختاری معاصر بهشمار آید.
”سیستمهای ساختاری مسلح نیازمند بازنگری ریشهای است.
همچنین باید از سیستمهای ساختاری جانشین استفاده نشود. برای سازههای جدید، سیستمهای سازهای که از آسیبپذیری کمتری برخوردار هستند، گزینهٔ بهتری بهشمار میآیند همچون سازههائی با قاب استیل یا ساختمانهائی بدون قاب با آلمانهای رابط با بتن مسلح تخت برای ساختمانهای بلند و سازههائی با قاب چوبی برای ساختمانهای کوتاه.
روشهای استحکامبخشی نه تنها برای سازههای قابدار بتن مسلح، بلکه باید برای ساختمانهای سنتی موجود نیز بهکار گرفته شود. در حوزهٔ نامبرده، ساختمانهای سنتی بیشتر توسط صاحبانشان ساخته شده بودند، بدون آنکه از خدمات مهندسان بهرهای برده باشند. در ساخت ساختمانهای مامونری و قابهای چوبی جدید و بازسازی ساختمانهای خسارتدیدهٔ موجود، لازم است همگان با برنامههای آموزشی چون: حوزهٔ کاربرد مصالح مناسب، تجاری و مانند اینها آموزش ببینند. میتوان این برنامههای آموزشی را توسط نهادهای غیردولتی و یا شوراهای محلی به پیش برد.
نظارتهای روی سایت میبایست در طول روند ساخت و طی مرحلههای گوناگون صورت گیرد. جزئیات طراحی و ساخت باید از کدهای ساختمانی، قانونهای تکنیکی و استانداردها پیروی کند.
باید توجه داشت که در سیستم آموزشی فعلی و سیستم ساخت و ساز با بتن مسلح، آموزش معماران و مهندسان سازه به اندازهٔ کاربرد تکنیکهای صحیح در مقابله با پدیدههائی چون زلزله اهمیت دارد.
● طراحی و توسعه شهری
برای داشتن یک شهر ایمن باید نوعی برنامهریزی هدفمند در پیش گرفته شود که هدف مشخصی را دنبال کند و به دنبال آن باید یک برنامهٔ جامع برای تحلیل و ریسک زلزله تدوین شود. در برنامهٔ بازسازی شهر استانبول برنامهٔ جامعی برای تحلیل ریسک زلزله تهیه شده که مهمترین اصول آن از این قرار هستند:
- در نطر گرفتن تحلیل خطر در هر نوع برنامهٔ بازسازی
- شناسائی زمینهای نااستوار
- ریز پهنهبندی خطر زلزله
- توجه به محدودیتها و امکانهای بالقوه توسعهٔ شهر و سمت و سوهای آن برای بازسازی
- شناسائی خطرها با توجه به فرهنگ هر شهر
- مکانیابی نهادها، تجهیزات و تأسیسات شهری با توجه به بستر خطرپذیری.
مرضیه آزاد ارمکی
منابع:
”ترجمهٔ مقالهٔ:
The Behaviour of traditional building systems against Earth quake and it comparison Too reain Forced concrete frame systems.
مجله هفت شهر. سال پنجم، شماره ۱۷
- مجله هشت شهر، سال پنجم و ششم، شماره ۱۸ و ۱۹
ماهنامه فنی و مهندسی ساختمان و شهر